پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:یکی از سیباتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب
لبخند روی لبان مارد خشکید
سیمایش داد میزدکه چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیبهای گاززده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان...این یکی شیرین تره
مادر خشکش زد چه اندیشه ای با خود کرده بود...
هر قدر هم باتجربه باشید قضاوت خود را به تاخیر بیاندازیدو بگذارید طرف فرصتی برای توضیح داشته باشد
تاریخ : پنج شنبه 95/8/27 | 3:54 عصر | نویسنده : zahra abbasi | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.